فلات ايران به سبب گستردگي و موقعيت طبيعي و دارا بودن انواع آب و هوا در مناطق گرمسير و سردسير بستر مساعدي براي پرورش انواع دام بوده است. دامداري و دامپروري بر اساس سنت ديرينه همواره با معيشت كشاورزي و يكجانشيني پيوند داشته، ولي به موازات آن معيشت ايلاتي (كوچ نشيني) كه خود زادهي شرايط محيطي فلات ايران بوده، باعث شده است ك دامداري اساس اقتصاد ايلاتي را به وجود آورد.
در سرزمين ايران زماني وسعت مراتع كه لازمهي زندگي ايلاتي است، خيلي بيشتر از امروز بوده است. در سالهاي اخير تلاشهاي فراواني در راه توسعه و احياي مراتع و تامين خوراك دام به عمل آمده است. ازدياد جمعيت و نياز روزانه به مواد گوشتي به خصوص با تغييرات سريع در راه و رسم زندگي ساكنان شهرها نيز باعث شده است كه به موازات توسعهي مراتع اقدامات موثري در راه اصلاح نژاد دامها به عمل آيد.
تنوع شرايط محيطي مخصوصاً آب وهواهاي مختلف سبب شده است كه در هر قسمت آن، دامهايي با شرايط خاص پرورش داده شوند:
1.گوسفند: پرورش گوسفند اساس و بنياد زندگي كوچ نشيني متداول در فلات ايران است. در ايران به طور تقريب 14 نژاد گوسفند تشخيص داده شده است كه هر يك به تبعيت از شرايط اقليمي منطقة خود در طي چندين مرحله اختلاط و امتزاج در ميان خود مشخصات خاصي را يافتهاند. معروف ترين نژادهاي گوسفند ايراني اينهاست: ماكويي، مغاني، زل، كردي، بلوچي، كلكو (كله كوه)، زندي، تركي، لري، و قره گل. در سالهاي اخير نژاد مرينوس، آرلس و رامبويه نيز از خارج معرفي شده، و تيرههاي دو رگه به وجود آوردهاند.. در 1372 ش در سراسر ايران 37.420.000 گوسفند و بره وجود داشته كه وسيلهي 1.193.800 واحد بهرهبرداري، نگاهداري ميشده است. در سطح استانها بيشترين آنها ، يعني 7.050.000 راس در خراسان، 3.207.000 راس در آذربايجان غربي، 3.923.000 راس در آذربايجان شرقي، 2.399.000 راس در مازندران وجود داشتهاند.
2. بز: تاب مقاومت بز در برابر خشكي و كم آزوقگي بيشتر از گوسفند است. اين دام همراه گوسفند نگاهداري ميشود و در نواحي خشكتر شمار بز در گلهها بيشتر از گوسفند است. در 1372ش در سطح كشور 18.923.000 راس بز وجود داشته كه وسيلة 1.088.100 واحد بهرهبرداري، نگهداري ميشده است. از اين شمار 3.405.000 راس در فارس كه مهمترين ناحيهي تردد ايلات ايران است، وجود داشته است؛ پس از آن، خراسان داراي 2.427.000 راس، كرمان 1.573.000 راس، خوزستان 1.570.000 راس و سيستان و بلوچستان 1.311.000 راس كه از مراكز مهم نگاهداري بز بودهاند. شمار بز در ساير استانها كمتر از يك ميليون راس بوده است.
3.گاو: از كهنترين روزگار، گاو عامل مهمي در كشاورزي فلات ايران بوده، ولي اقدام مؤثري در راه اصلاح نژاد آن به عمل نيامده است؛ در نتيجه نژاد بومي گاو ايراني داراي جثة كوچك با وزن متوسط 250 كيلوگرم و شيردهي 400 تا 500 كيلوگرم در يك دورة شيردهي 182 روز در سال بوده است. در سالهاي اخير كه به علت ازدياد جمعيت و تغيير در نوع معيشت شهرنشينان نياز به شير و گوشت گاو رو به فزوني گذاشته است، اقدامات دامنهداري دربارهي اصلاح نژاد گاو به عمل آمده است. در 1372 ش در سطح كشور 5.128.000 راس گاو و گوساله وجود داشته كه وسيلهي 1.376.400 واحد بهرهبرداري نگهداري ميشده است. بالاترين رقم، يعني 556.000 راس در مازندران و پس از آن به ترتيب 460.000 راس در آذربايجان غربي، 448.000 راس در گيلان، 433.000 راس در آذربايجان شرقي، 373.000 راس در خوزستان و 357.000 راس در خراسان و بقيه در ساير استانها پراكنده بودهاند. در 1375 ش در سطح كشور 9.042 گاوداري صنعتي فعال با ظرفيت 962.228 راس گاو وجود داشته كه 8.118 واحد آن مخصوص توليد شير و 924 واحد منحصراً براي پروار بندي بوده است.
سرعت رشد و توسعة گاوداريهاي صنعتي در ايران را از اينجا ميتوان استنباط كرد كه توليد شير از 530 هزار تن در 1368 ش به 799 هزار تن در 1372 ش و 1.007.000 تن در 1374 ش افزايش يافته كه 40% آن در استان تهران بوده است. |